




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


گفتوگوی خراسان با حجج اسلام سیدابوالحسن نواب، رئیس دانشگاه ادیان و مذاهب و احمد مبلغی نماینده مجلس خبرگان رهبری در سالروز ولادت حضرت عیسی بن مریم(ع)




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

رعیت نواز- از امروز قرار است برخی از کارخانه هابه جای قیمت مصرف کننده، قیمت تولید کننده را روی کالاهای تولیدی خود درج کنند. در مرحله اول چهار قلم کالای مصرفی شامل آب معدنی، نوشابه گازدار، آبمیوه و ماءالشعیر و چهار قلم کالای سرمایهای شامل غذاساز، نوشیدنیساز، چرخ گوشت و ماکروویو اجباری شد و در نامه ای که روز پنج شنبه سازمان حمایت به اتاق اصناف زده ،پودر لباس شویی، دستمال کاغذی، پوشک بچه، یخچال فریزر، تلویزیون و ماشین لباس شویی هم به این لیست اضافه شده است. گفته می شود تا پایان سال قرار است همه کالاها با درج قیمت تولید کننده عرضه شود. با این حال از همان ابتدایی که موضوع درج قیمت تولید کننده روی کالاها مطرح شد سوالاتی برای مردم ایجاد شد به طور مثال محاسبه قیمت مصرف کننده چگونه خواهد بود؟ اعلام قیمت تولیدکننده چه فایدهای برای مصرف کننده دارد؟ و ... . در این گزارش قصد داریم به 6 سوال شما درباره این طرح و ایرادهایی که به آن گرفته شده ،بپردازیم.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


اگر گذرتان به اردبیل افتادهباشد، بعید است سری به «سرعین» و آبگرمهای معروفش نزدهباشید. کسی هم که پایش به سرعین میرسد، حتما یادش میماند محض کنجکاوی هم که شده، خودش را به روستایی برساند که روی تابلوی ورودیاش نوشتهاند: «به روستای نمونه کشوری آققلعه -بدون مواد مخدر، بدون دخانیات، بدون طلاق- خوش آمدید». اما اگر هنوز فرصت سفر به این دیار دست نداده، لابد حسنشهرت آققلعه به گوشتان رسیده که همهجا، در خبرگزاریها و شبکههای اجتماعی، حرف از ویژگیهای منحصربهفردش است. کافی است آققلعه را در اینترنت جستوجو کنید تا فهرست بلندبالایی از مطالب مختلف در ستایش این روستا پیدا کنید که در همهشان هم تمرکز بر بدون طلاق و بدون دخانیات بودنش بهچشم میخورد. اما واقعیت آققلعه چیست؟ چند درصد از مانور دادن روی ویژگیهایش، تبلیغ است و چقدرش واقعیت دارد؟ آققلعه چطور توانسته چنین موقعیتی بهدست بیاورد و آیا زندگی در این روستا به آنچه خبرگزاریها دربارهاش میگویند، محدود میشود؟ چند نفر از اهالی آققلعه به این سوالات جواب میدهند.
گپی با یکی از ساکنان آققلعه درباره ویژگیهای منحصربهفرد این روستا و میزان بهرهاش از امکانات زندگی
مردمی نجیب هستیم و متنفر از دود و دم
«سهیل قفقازی»، 30ساله است و متأهل؛ کارشناسی دبیری ادبیات و حقوق دارد ولی کارش کشاورزی است. در توضیح بیارتباط بودن تحصیلات و شغل اش میگویدکه امیدوار بودهاست که بالاخره جایی کاری پیدا کند ولی چون از استخدام خبری نبوده، به کشاورزی روی آوردهاست. سهیل درباره جنبههای واقعی زندگی در آققلعه بهدور از تبلیغات رسانهای توضیح میدهد.
ماجرای بدون دخانیات بودن آققلعه چیست؟
در روستای ما مردم از دخانیات، مشروبات الکلی و مواد مخدر مبرا هستند اما نه بهصورت دستوری بلکه کاملا خودجوش. از وقتی یادم میآید وضع به همین منوال بودهاست. ما در آققلعه بقالی نداریم و بارها پیش آمده که وقتی در محفلهایمان راجع به راهاندازی سوپرمارکت حرف میزنیم، همه متفقالقول میگویند شرطش این است که سیگار فروختن در آن ممنوع باشد. مردم اینجا قلباً از دود و دم بدشان میآید.
بدون سوپرمارکت مایحتاجتان را از کجا تهیه میکنید؟
دورهگردهایی هستند که با خودرو به روستا میآیند و از آنها خرید میکنیم. گاهی هم به روستاها و شهرهای اطراف یا سوپرمارکتی میرویم که در پمپبنزینی در یک کیلومتری روستا قرار دارد. البته قبلا یک بقالی داشتیم اما چون صاحب اش برای زندگی به سرعین رفت، تعطیل شد. حالا دیگر شرایط فراهم نیست؛ بعضیها میگویند سوپر زدن در روستا بهصرفه نیست و بعضیهای دیگر به این کار مایلاند اما سرمایه اولیهاش را ندارند.
وضعیت روستا ازنظر دیگر امکانات زندگی چطور است؟
امکانات خاصی نداریم؛ یک مسجد، یک مدرسه ابتدایی و یک نانوایی همه امکانات ماست. بچهها برای مقطع راهنمایی و دبیرستان باید به روستای «قشقلاق» بروند و برای درس خواندن در دانشگاه، بین سرعین و اردبیل انتخاب میکنند اما انتخاب آسانی نیست. برای آنکه خودشان را به شهر برسانند، باید روزی دستکم 30هزار تومان کرایه خودرو بدهند. زمستانها اینجا بسیار سرد و جاده راهبندان میشود بهطوری که برای بیرون رفتن از روستا ماشین گیر نمیآید. با این وضع و با توجه به شرایط مالی اهالی، بیشتر بچهها ترجیح میدهند مشغول کشاورزی و دامداری شوند. ما در آققلعه مرکز بهداشت هم نداریم.
با این وصف ،جوانها در روستا میمانند یا به شهر مهاجرت میکنند؟
نهتنها در روستا که در شهر هم ازنظر کاری افق روشنی وجود ندارد. جوان تحصیلکرده با هزار امید و آرزو میرود شهر، با پول فروش گاو و گوسفندهای پدرش مستأجر میشود و بعد از مدتی دست از پا درازتر برمیگردد به روستا. خب اینجا هم زندگی ثبات ندارد. یکروز خشکسالی است؛ یکروز سرما میزند به محصولات کشاورزی، یکروز دامهایت از مریضی میمیرند.
فشارهای اقتصادی، چطور حریف زندگی مشترک جوانها نشده و آققلعه بدون طلاق باقی ماندهاست؟
ما مردم قانعی داریم که با هم مدارا میکنند. این را فقط من نمیگویم، از مردم شهرها و روستاهای اطراف هم اگر بپرسید، اهالی آققلعه را به نجابت، آرام بودن و سربهزیری میشناسند. زنوشوهرها هم با هم کنار میآیند و مشکلاتشان را با گفتوگو و کمک گرفتن از ریشسفیدها حل میکنند. ازطرفی شما میدانید که طلاق و خیانت از دلایل اصلی طلاق است. در آققلعه، همانطور که گفتم، از اعتیاد خبری نیست. خیانت هم در روستای ما وجود ندارد چون هم مردم نجیبی داریم و هم اینجا همه یکدیگر را میشناسند.
قبیح بودن طلاق در روستای شما باعث فشار اجتماعی نمیشود؟ شاید کسانی قصد جدایی داشتهباشند ولی بهدلیل شهرت روستا به بدون طلاق بودن و حرف مردم، به زندگی مشترکشان ادامه بدهند.
کسی که در زندگی به جایی برسد که طلاق تنها راهکارش باشد، از حرف و نگاه مردم نمیترسد. مسئله، بیشتر به ویژگیهای شخصیتی مردم برمیگردد تا فشار اجتماعی. بهعلاوه معمولا در همه روستاها آمار طلاق نسبت به شهرها کمتر است.
یکی دیگر از دلایل شهرت آققلعه ادعایی است که گفته میشود در این روستا هیچ بیکاری وجود ندارد. کمی هم در اینباره توضیح بدهید.
در هیچ روستایی کسی بیکار نمیماند؛ یکی میرود دنبال گاو و گوسفند. یکی کشاورزی میکند و یکی به مرغها دان میدهد. مانور دادن روی این موضوع بهنظرم جنبه شعاری و تبلیغاتی دارد. من که دوتا مدرک کارشناسی دارم و کشاورزی و دامداری میکنم، ازنظر خودم بیکار محسوب میشوم چون نه گوسفند ربطی به حقوق دارد و نه گندم به ادبیات.
ما توقع داریم وقتی توجهات به چیزی جلب میشود، عایدی هم بههمراه داشتهباشد. شما شهرت روستایتان و بیامکاناتیاش را چطور توضیح میدهید؟
این موضوع هم برمیگردد به رویکرد شعاری داشتن به همهچیز؛ مدام تأکید میشود که آققلعه روستای بدون اعتیاد و بدون طلاق است اما درنهایت این تشویقها حاصلی برای مردم ندارد. اینجا جوانها هیچ تفریحی ندارند. آققلعه قبلا قطب تولید سیبزمینی بود اما الان بهدلیل کمآبی، محصول بسیار کم و زندگی مردم مشکل شدهاست. کمبودها به روستای ما هم محدود نمیشود. سرعین که یک شهر گردشگری است و بعد از مشهد از نظر تعداد هتل دومین رتبه را در کشور دارد، یک بیمارستان ندارد.
یکی از اهالی آققلعه توضیح میدهد که چرا طلاق و دخانیات
در این روستا کم است؟
نقش پررنگ ریشسفیدها
در زندگی مردم روستا
«فیروزه اخوان»، 50ساله است و خانهدار. خانم اخوان تحلیل اش را درباره حسنشهرت آققلعه به بدون طلاق و دخانیات بودن، اینطور بیان میکند: «مردم دهات ما از قدیم به ریشسفیدها خیلی اهمیت میدادند و حرف آنها برای همه حجت است. درباره نبود دخانیات در روستا هم حرف بزرگترها تأثیرگذار بودهاست؛ البته من نمیگویم هیچکس در آققلعه سیگار نمیکشد اما در جمع این کار را نمیکنند که ریشسفیدها ناراحت نشوند و برای جوانترها بدآموزی نداشتهباشد». تأثیر ریشسفیدها بر طلاق، از جنبه پادرمیانی برای حل مشکلات زوجین است. خانم اخوان میگوید: «خب نمیشود گفت تا حالا هیچ طلاقی در آققلعه نداشتیم. زوجهای انگشتشماری بودهاند که از هم جدا شدند ولی در همهشان یکی از طرفین، از بیرون روستا بودهاست. خب ما هم از دهاتهای دیگر عروس میآوریم و هم به دههای دیگر عروس میدهیم و بهندرت پیش میآید که این زوجها از هم جدا شوند ولی در زوجهایی که هردویشان مال آققلعهاند، طلاق نداریم. دلیل اش هم این است که ما درباره هم شناخت کاملی داریم. دختر و پسر از یک طبقهاند. شرایط خانوادگی و فرهنگی مشابهی دارند وبه اصطلاح همکفو هستند. اگر هم مشکلی در زندگیشان پیش بیاید، ریشسفیدها پادرمیانی میکنند. بهعلاوه ما ازدواج را آسان میگیریم و برای داماد شرایط بلندبالایی تعیین نمیکنیم. مهریه دخترها بیشتر 14سکه بهنیت 14معصوم است و به تازگی بعضیها 150سکه تعیین میکنند اما رسم خانه و ماشین دادن نداریم». بدون طلاق بودن آققلعه، وجوه پنهانی هم دارد که از چشم خیلیها دور ماندهاست و در مطالب تبلیغی درباره این روستا حرفی از آن زده نمیشود. خانم اخوان ادامه میدهد: «خیلیها اگر در زندگیشان مشکلی داشتهباشند، بهخاطر بچههایشان میمانند که زیر دست پدر/مادرخوانده بزرگ نشود. همان تکوتوک افرادی که جدا شدهاند هم با کس دیگری ازدواج نکردهاند چون همه همدیگر را میشناسند و میگویند اگر این آدم از فلانی جدا شد، به من هم وفا نمیکند».
یکی از جوانان آققلعه میگوید نبود امکانات و فراهم نبودن بستر کار باعث مهاجرت جوانان
از روستا میشود
برخوردار از فرهنگ غنی
محروم از حقوق ابتدایی
«عرفان اعلاییپور»، 21ساله است و حقوق میخواند. عرفان، بر بدون دخانیات و طلاق بودن آققلعه صحه میگذارد ولی میگوید که شهرت روستا برای اهالی امکانات و امتیازی بهدنبال نداشتهاست: «روستای ما از نظر امکانات فقیر است. وضعیت اینترنت آنقدر بد است که موقع امتحانات مجازی باید به سرعین یا اردبیل برویم. برای ورزش و تفریح کردن هم همینطور چون در آققلعه سالن ورزشی نداریم. مدتها پیش تصمیم گرفتند روستا را آسفالت کنند ولی فقط نصف اش آسفالت شد و بقیه را رها کردند به امان خدا. بعد از زلزله اردبیل به چند خانوار تلفن ثابت دادند اما از آن موقع تا حالا که اینهمه جمعیت به روستا اضافه شدهاست، هیچ خبری از خط تلفن جدید نیست. بارها نامه نوشتهایم و حتی از مخابرات استان پیگیری کردهایم ولی بینتیجه؛ میگویند کابل نداریم! روستای ما طبیعت فوقالعادهای دارد و گردشگر هم زیاد میآید اما رویش سرمایهگذاری نمیشود. تلفن همراه خیلی جاها آنتن نمیدهد، اقامتگاه نداریم، خب مسافران در آققلعه نمیمانند و فقط برای گشتن به اینجا میآیند. همه اینها درحالی است که روستای ما خیلی شناختهشده است. در تلویزیون چندبار گزارش آققلعه را پخش کردهاند ولی تا حالا پیش نیامدهاست که مسئولان بگویند حالا که چنین روستایی هست، سری به آن بزنیم و ببینیم کمبودی و مشکلی هم دارد یا خیر». نکتهای که عرفان به آن اشاره میکند، در حرفهای سهیل هم بسیار پررنگ بود. همه تأکیدها روی آققلعه به تعریف و تمجید از آن محدود میشود و کسی درباره چند و چون زندگی در این روستا حرفی نمیزند. عرفان میگوید: «من شخصا روستا را بهدلیل طبیعت بکر و فرهنگ غنیاش به شهر ترجیح میدهم اما لازم است که ازنظر امکانات به آققلعه توجه شود. خیلی از جوانهای تحصیلکرده از آققلعه مهاجرت میکنند. من هم بعد از تمام شدن درسم در روستا شرایط کاری ندارم و باید به شهر بروم».

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.


ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.




ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

گروه ورزش/ هفته گذشته در گزارشی که در صفحه ورزش خراسان به چاپ رسید به خطر حذف استقلال و پرسپولیس از آسیا اشاره کردیم و نوشتیم که بر خلاف ادعای مجید صدری و آجورلو خطر حذف سرخابی از آسیا کاملا جدی است و این بار خبری از مماشات کنفدراسیون فوتبال آسیا نیست! در شرایطی که مجید صدری و مصطفی آجورلو پیش از این مدعی شده بودند موانع حضور دو باشگاه پرسپولیس و استقلال در لیگ قهرمانان برطرف شده و این دو تیم قادر به حضور در رقابت های فصل بعد خواهند بود، کنفدراسیون آسیا طی نامهای به این دو باشگاه تا روز دوشنبه فرصت داده که مدارک خود را اعلام و ارسال کنند.
حالا فقط 48 ساعت تا پایان این مهلت باقی مانده و به احتمال فراوان در پایان این زمان خبر حذف سرخابی از آسیا رسما اعلام خواهد شد. مجوز حرفهای یکی از چالشهای باشگاههای ایرانی و به خصوص استقلال و پرسپولیس طی سال های اخیر برای رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا محسوب می شود که البته هر بار با دور زدن ضربالاجل کنفدراسیون از سوی این دو باشگاه همراه شده است، اما اکنون به نظر میرسد با موشکافی بیشتر کنفدراسیون و البته دیگر باشگاههای مدعی حضور در این رقابتها، کار برای سرخابیها سختتر از گذشته باشد و آن ها این بار با تدابیر این کنفدراسیون باید با مدارک و مستندات دقیق و معتبرتری در آن حاضر شوند.
اصلی ترین چالش مدیران استقلال و پرسپولیس، فرار از حذف رفع مالکیت مشترک است؛ مشکلی که سال های سال گریبانگیر فوتبال ایران بوده و حالا معلوم نیست که مدیران فوتبال چگونه می خواهند این مشکل قدیمی و ریشه ای را طی چند روز حل کنند. چندی پیش یک شرکت آلمانی به عنوان نماینده کنفدراسیون فوتبال آسیا در ایران حاضر شد و از سوی کنفدراسیون آسیا ممیزیها را صورت داد. موضوع اصلی در خصوص دریافت مجوز حرفهای سازی با اعلام شرکت آلمانی که پیش از این با حضور در ایران به بررسی آیتمهای مدنظر پرداخته بود اکنون به سه موضوع مورد بحث در خصوص پرداخت بدهیهای داخلی و خارجی، در اختیار داشتن ورزشگاه اختصاصی و در نهایت اصلیترین موضوع مالکیت مشترک دو باشگاه تبدیل شده است. مالکیت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس هم اکنون با وزارت ورزش است و این موضوعی است که کنفدراسیون فوتبال آسیا به سادگی از آن نخواهد گذشت و این کنفدراسیون نمیتواند بپذیرد که دو باشگاه سطح اول با یک مالکیت تصمیم گیر در رقابتی حضور یابند.
بنابراین کنفدراسیون تا روز دوشنبه از فدراسیون فوتبال ایران خواسته بر اساس ادعایی که مدیران دو باشگاه داشتهاند، برای ارسال مدارک و مستندات اقدام کنند، در غیر این صورت باید انتظار این را داشت که احتمالا سرخابیها از این رقابتها کنار روند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.

سجادپور- سه عضو یک باند سرقت که در پوشش «فروش سیگار» و با ترفندی خاص رمز حساب بانکی مغازه داران و کسبه را به دست می آوردند و سپس با ربودن کارت بانکی آنان، اقدام به خرید طلا و کالا می کردند با تلاش شبانه روزی کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد دستگیر شدند و راز بیش از 100 فقره سرقت در شهرهای مختلف کشور را فاش کردند. رئیس پلیس مشهد روز گذشته در گفت وگویی اختصاصی با خراسان به تشریح جزئیات دستگیری اعضای باند «بازاریاب های قلابی» پرداخت و گفت: از مدتی قبل پرونده هایی در مراکز انتظامی مشهد تشکیل شد که محتویات آن ها از ترفند خاص یک باند سرقت در پوشش «بازاریاب سیگار» حکایت داشت. به همین دلیل گروه ویژه ای از نیروهای پلیس آگاهی مشهد، مامور شدند به ریشه یابی ماجرای سرقت های مذکور از مغازه داران محلی و کسبه بپردازند چرا که اعضای این باند با فریب متصدیان فروشگاه ها، از رمز حساب بانکی مطلع می شدند ودر یک لحظه نیز کارت عابر بانک کسبه را به سرقت می بردند. سرهنگ حسین دهقان پور اضافه کرد: با ورود تحلیلی و کارشناسی کارآگاهان به این ماجرا و بررسی پرونده های مذکور مشخص شد که اعضای یک باند حرفه ای با نقشه ای بسیار ماهرانه، فروشندگان و متصدیان بانو یا نوجوان فروشگاه ها را فریب می دهند و کارت بانکی را به سرقت می برند. تحقیقات بیشتر بیانگر آن بود که سرقت های مذکور در پوشش «بازاریابی» صورت می گیرد. بنابراین عملیات تخصصی کارآگاهان برای شناسایی اعضای این باند به ردیابی های اطلاعاتی کشید و مشخص شد که اعضای این باند در سرقت ها از یک دستگاه موتورسیکلت یا خودروی پراید استفاده می کنند.مقام ارشد انتظامی مشهد تصریح کرد: اگرچه در برخی موارد اعضای این باند به بهانه این که مسافر هستند از کسبه پول نقد دریافت کرده بودند اما در واقع شگرد اصلی آنان سرقت در پوشش «فروش سیگار» به عنوان بازاریاب بود. وی خاطرنشان کرد: ردزنی های اطلاعاتی در طلافروشی ها یا مکان های دیگری که سارقان با عابر بانک های سرقتی طلا و کالا خریداری کرده بودند، ادامه یافت تا این که سرنخ های مهمی از تصاویر متهمان به دست آمد و عملیات شناسایی آنان در دستور کار قرار گرفت. «کلیددار امنیت شهر» افزود: با آن که سه نشانی از سارقان در مشهد به دست آمد، آنان در هیچ کدام از مخفیگاه های مذکور حضور نداشتند ولی بررسی های دقیق با فناوری های نوین انتظامی، بالاخره کارآگاهان را به منطقه شهر جدید گلبهار کشاند و سپس کارآگاهان با همکاری صمیمانه بنگاه داران و متصدیان و مشاوران املاک، مخفیگاه یکی از سارقان را شناسایی کردند. سرهنگ دهقان پور گفت: با دستگیری این جوان 32 ساله سابقه دار، دو همدست دیگر وی نیز شناسایی شدند و در عملیات های جداگانه به دام افتادند. این مقام انتظامی یادآور شد: با انتقال سه عضو این باند حرفه ای به مقر انتظامی، تحقیقات و بازجویی های تخصصی از آنان با صدور دستورات ویژه قضایی ادامه یافت تا این که آنان به بیش از 100 فقره سرقت با شیوه «بازاریابی برای فروش سیگار» اعتراف کردند. سرهنگ دهقان پور با اشاره به بررسی های ریزبینانه پلیسی در این پرونده که موجی از احساس ناامنی را بین کسبه محلی به راه انداخته بود، گفت: تحقیقات نشان داد که یکی از متهمان ابتدا به عنوان «فروشنده سیگار» وارد مغازه هایی می شد که قبلا آن ها را زیر نظر گرفته بودند و یقین داشتند که صاحب فروشگاه محل را ترک کرده است و شاگرد یا متصدی در مغازه حضور دارد. این جوان از فروشنده نوجوان یا بانویی که در فروشگاه بود، درخواست می کرد شماره تلفن مالک و صاحب مغازه را برای هماهنگی خرید سیگار به او بدهد. او سپس مقابل چشمان فروشنده با مالک مغازه تماس می گرفت و با او برای خرید سیگار گفت و گو می کرد. اما با آن که صاحب مغازه این مکالمه تلفنی را قطع می کرد ولی «بازاریاب قلابی» همچنان به این گفت وگو با تلفن خاموش ادامه می داد و طوری به متصدی فروشگاه وانمود می کرد که صاحب مغازه سفارش خرید تعداد زیادی سیگار را داده است! و از او می خواهد که سیگارها را بخرد! سپس با قطع مکالمه تلفنی و در حالی که اعتماد و اطمینان فروشنده را از درخواست خرید سیگار توسط مالک مغازه جلب کرده بود، از وی می خواست کارت عابر بانک را برای واریز وجه خرید در اختیار وی بگذارد تا از دستگاه «پوز» استفاده کند. متصدی فروشگاه نیز که شاهد این مکالمه تلفنی بود، کارت را به همراه رمز آن در اختیار فروشنده قلابی سیگار قرار می داد. او نیز در یک لحظه از مغازه بیرون می رفت و سوار بر موتورسیکلت یا پراید همدستانش از محل می گریخت. آنان سپس به یک طلافروشی یا فروشگاه های دیگر می رفتند و با کارت عابر بانک سرقتی که رمز آن را نیز در اختیار داشتند اقدام به خرید کالا می کردند. رئیس پلیس مشهد همچنین با اشاره به سرقت های گسترده اعضای این باند در شهرهای کشور خاطرنشان کرد: آنان تاکنون معترف شده اند که در شهرهای طرقبه و شاندیز، نیشابور، گلبهار، چناران، سبزوار، قوچان، شیروان، سرخس و ... با همین شگرد دست به سرقت زده اند که بررسی های بیشتر در این باره ادامه دارد. مقام ارشد پلیس مشهد با بیان این که متهم اصلی 32 ساله و دارای سابقه سرقت است که طراح نقشه های این باند بود خاطرنشان کرد: همه اعضای باند سابقه دار هستند و جوانی که در پوشش بازاریاب وارد فروشگاه ها می شد نیز 29 ساله است اما راکب موتورسیکلت و راننده خودرو 49 و 52 سال دارند. وی در پایان به کسبه و مغازه داران توصیه کرد: به هیچ وجه رمز بانکی خود را در اختیار افراد دیگر نگذارند و آموزش های لازم را به متصدیان و شاگردان فروشگاه بدهند تا در چنین مواقعی حتما دوباره با آنان تماس بگیرند و حقیقت ماجرای خرید را جویا شوند.

ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.



ضمن تشکر از بیان دیدگاه خود به اطلاع شما رسانده می شود که دیدگاه شما پس از تایید نویسنده این مطلب منتشر خواهد شد.
دیدگاه ها ویرایش نمی شوند.
از ایمیل شما فقط جهت تشخیص هویت استفاده خواهد شد.
دیدگاه های تبلیغاتی ، اسپم و مغایر عرف تایید نمی شوند.
.jpg)